UML،دود،هي خانوم ! كجا ؟ كجا ؟!!!

ترمه قبل كه برنامه نويسي شي گرا داشتيم ، يك كم نمودار UML هم بهمون درس داد ، ولي من درست نفهميدم چي به چيه ! گفتند برو كتاب UML از سري Shaums را بگير بخون ! ولي دو سه صفحه از اون هم خوندم خوشم نيومد ! از روي چي بخونمش ؟ معرفي كنيد.

دو سه روزه اصلن حال حوصله درس خوندن از هرنوعش را ندارم ( نه درسهاي دانشگاه و نه دات نت و دلفي و كوفت و اينا) ، فقط دستم را ميزنم زير چونه ام و درايوهاي كامپيوترم را شخم ميزنم. هروقت اينجوري ميشدم ، ميرفتم بيرون و كلي خريد ميكردم و واسم تنوع ميشد و اينا و خوب ميشدم ! الان هم يه جفت كفش ورزشي گرفتم كه اگه گفتين ساخت كجا هستن ؟ ساخت ويتنام ! ولي ايندفعه انگار حاد تر هست و خوب نشدم ! وسط ترم هم كه نميشه ول كنم برم مسافرت !

دوباره مثل تابستون ، هوس دود و دم زده به سرم ! ديشب لاي پنجره را باز كردم و يكي را تا نصفه كشيدم ، از نگاه كردن به مسير حركت دودش كه توي اين هواي سرد با سرعت از پنجره بيرون ميره ، خوشم مياد .

امروز صبح زنگ زدم به مهران ( برادرم) و بهش گفتم كه خب نامرد بي معرفت! بيا يه سري به من بزن ديگه الاغ ! دلم تنگ شده ! حالا قراره دوشنبه صبح بياد .

الان هم كه اينها را نوشتم ، حال حوصله نداشتم . قبلش يه ده پونزده دقيقه اي درس خوندم و يه دفعه ولش كردم و اومدم كه وفلاگ بنويسم . چقدر تضاد ! الان با همه اين بي حوصلگي هام ، يه موزيكي داره پخش ميشه از توي اسپيكر كه داره ميخونه * هي خانوم ؟ كجا ؟ كجا ؟!!* !!!